بیماریهایی هست
فرناندو پسوا/ ترجمه: مجتبا پورمحسن
بیماریهایی هست، بله بدتر از بیماری
دردهایی که حتا در روان آدم درد نمیکند
با این وجود دردناکتر از بقیه هستند.
دلتنگیهای رویایی هست که واقعیتر هستند
از دلتنگیهایی که زندگی برایمان به همراه میآورد، احساساتی هستند
که تنها با تصور دچارشان میشوی
که بیش از آنچه زندگیمان مال ما باشد، به ما تعلق دارند.
هر از چندگاهی چیزی هست که وجود ندارد
وجود دارد،به آرامی وجود دارد
و به کندی از آن ماست و ماست…
بر فراز سبز تیرهی رودخانه پهن
منحنیهای سفید مرغهای نوروزی…
بر فراز روان، بالزنیهای دستهجمعی بیفایده
چیزی که هرگز نبود، و نمیتوانست باشد و همه چیز است.
باز هم برایم شراب بریز، زیرا زندگی، هیچ است