دو شعر از آدونيس

آينه‌اي براي قرن بيستم

ترجمه: مجتبا پورمحسن

تابوتي چهره‌ي کودکي را مي‌پوشاند
کتابي
نوشته شده از دل و روده‌ي يک کلاغ
چهارپايي با خستگي به پيش مي‌رود، با گلي در دست
يک سنگ
در ريه‌هاي يک مرد ديوانه نفس مي‌کشد
اين است
اين است قرن بيستم

يک پيشگويي

به سوي کشوري که مثل عزارييل دستش را وارد زندگي‌هاي ما کرد
به سوي کشوري که بيهوش کرد و کشت
خورشيدي برمي‌آيد از تاريخِ مفلوج‌مان
به خواب هزارساله‌مان

خورشيدي بدون رحمت
که عمر ماسه‌ها و اقاقيا را مي‌کشد
و زمان يک‌ دفعه از تپه‌ها آغاز مي‌شود
و زمان خشک مي‌شود بر تپه‌ها
مثل قارچ.

خورشيدي که عاشق جنايت و مجروح کردن است
خورشيدي که از آن‌جا بالا مي‌آيد
از پشت آن پل…

* آدونيس ، شاعر مشهور اهل سوريه متولد سال ۱۹۳۰ است. تاکنون از او بيش از بيست مجموعه شعر منتشر شده است. اين دو شعر از کتاب «گزيده‌ي اشعار» اوست که انتشارات دانشگاه ييل تا پايان امسال (ميلادي) آن را منتشر مي‌کند.
ترجمه اين شعرها از زبان عربي به انگليسي را خالد ماطاوع ، شاعر و مترجم ليبيايي انجام داده است.

سه‌شنبه – ۱۳ بهمن ۱۳۸۸