نگاهي به فيلم “سرزمين بهشت” ساختهي ريدلي اسكات
دور از بهشت
مجتبا پورمحسن
وقتي فيلمسازي در يك ژانر فيلمي ميسازد كه مورد استقبال قرار ميگيرد معمولا در تجربهي بعدياش در همان ژانر، به قواعدي كه باعث موفقيت آن فيلم شده پايبند ميماند. چنين تجربهاي دربارهي ريدلي اسكات و فيلم “سرزمين بهشت” رخ نداده است. اسكات در سال 2000 فيلم “گلادياتور” را ساخت. درامي تاريخي كه هم نظر تماشاگران را جلب كرد و هم منتقدين آن را به عنوان فيلمي سرگرم كننده تحسين كردند. اسكات در گلادياتور، با رعايت كردن قواعد يك درام كلاسيك و با تكيه بر مشخصههاي يك اثر تاريخي حماسي، فيلمي جذاب ساخت كه وجه عامه پسندياش بسيار برجسته بود. فيلم موقع نمايش با استقبال مواجه شد و در جشنوارهي اسكار، چند جايزه گرفت. پس از اين موفقيت، وقتي اسكات دوباره پروژهاي تاريخي را به دست گرفت همه انتظار داشتند كه او فيلمي مثل گلادياتور بسازد. به هر حال عقل حكم ميكرد او همان راهي را برود كه قبلا با موفقيت از آن عبور كرده است. اما اسكات اين كار را نكرد. او فيلمي متفاوت ساخت. “سرزمين بهشت” تجربهي متفاوت اسكات در ساخت فيلمي تاريخي است
ريدلي اسكات
فيلم در قرن دوازدهم ميلادي، بين جنگهاي صليبي دوم و سوم ميگذرد. بيلين، شواليهاي است كه پس از خودكشي همسرش و پس از كشتن يك كشيش براي رستگاري به سرزمين اورشليم ميرود. او فرزند يك شواليه محبوب است بيلين زماني وارد اورشليم ميشود كه بين مسلمانان و مسيحيان صلح برقرار است. صلحي شكسته، كه هر لحظه امكان دارد از بين برود. بيلين پيش از ورود به اورشليم با گروهي از مسلمانان درگير ميشود. پس از ورود او به شهر، روابط او با پادشاه مسيحي اورشليم و ديگر ساكنان كاخ شاه نشان داده ميشود. پادشاه اورشليم كه انسان صلح طلبي است مخالف آن دسته از ساكنان كاخ است كه اعتقاد دارند بايد با مسلمانان جنگيد.
اسكات اگرچه ميخواهد فيلمي متفاوت بسازد اما از قواعد درام عدول نميكند. او يك قهرمان دارد، يك درگيري و يك زن اغواگر كه ميخواهد قهرمان فيلم را از آرمانهايش دور كند. كارگردان فيلم از تمام امكانات يك درام تاريخي بهره ميگيرد و اجازه نميدهد كه فيلم جذابيت داستانياش را از دست بدهد. اما تفاوت فيلم “سرزمين بهشت” با “گلادياتور” و نمونههاي مشابه اين است كه در اينجا بر عكس روال معمول فيلمهاي تاريخي، روايت داستاني در اولويت قرار نميگيرد. ريتم “سرزمين بهشت” به همين دليل كند است. اسكات چندان به دنبال كردن داستانهاي فرعي نميپردازد. براي فيلم آنچه واجد ارزش است پي گرفتن درون شخصيتهاست. در نتيجه شاتها هم در فيلم سرزمين بهشت طولاني تر از شاتهاي به كار رفته در فيلمهاي تاريخي است. در فيلم به شخصيتها اجازه داده ميشود تا بدون دغدغهي پايبندي به روايت تاريخي، جلوهاي هنرمندانه داشته باشند. حضوري كه تنها در همين فيلم خلق ميشود و بازنمايي شخصيتي بيروني نيست. در اين فيلم شخصيتها كمتر عمل ميكنند و بيشتر با درونياتشان نمايش داده ميشوند. به همين دليل است كه صحنههاي اكشن فيلم بسيار كم است. فيلم در واقع نبرد دروني بيلين با خودش است در عين حال تعارض بيلين و ديگر شخصيتهاي فيلم با مفهوم مكان رستگاري چالش اصلي فيلم محسوب ميشود. نام فيلم بر دريافتي جغرافيايي از مفهوم بهشت دلالت دارد. مسيحيان و مسلمانان در فيلم اورشليم را بهشتي ميدانند كه رمز رستگاري زندگي در آنجاست. درگيري هر از چند گاهي آنها، نزاعي براي دستيابي به بهشت است. مسلمانان و مسيحيان در دوران جنگهاي صليبي، دركي اين دنيايي از بهشت داشتند. اين درك در فيلم به چالش كشيده ميشود. بيلين مكاني را براي حرف زدن با خداوند جست و جو ميكند. چنين جست و جويي بيهوده نشان داده ميشود. بيلين ميخواهد گناهانش را پاك كند. به همين خاطر مثل بقيه به جلجتا هم ميرود امانميتواند با خدا ارتباط برقرار كند. در فيلم مكان جغرافيايي و دنيايي كردن مفاهيم ديني نقش بسيار مهمي دارد. در صحنهاي از فيلم وقتي بيلين وارد اورشليم ميشود او را به جايي ميبرند كه آدمهاي مختلف با دينهاي متفاوت در كنار هم زندگي ميكنند. كسي خطاب به بيلين ميگويد: “اينجا همه نوع آدم دارد. يهودي، مسلمان، مسيحي” بيلين در پاسخ ميگويد: “اينجا آب ندارد” آب در فيلم سرزمين بهشت نشانهاي از رستگاري است و معيار دو گروه مختلف در جنگها هم فاصلهاي است كه با آب دارند. در فيلم فقط سبيلاست كه به بيلين آب ميدهد. اگر چه سبيلا نقش زني اغواگر را بر عهده دارد اما به نوعي در هدايت بيلين به سوي رستگاري نيز نقش دارد. علاوه بر آب، آتش هم نشانهاي برجسته در فيلم است. در “سرزمين بهشت” آتش، نشانهي گناه و پليدي است. كل فيلم در فضايي تاريك ميگذرد و روشن شدن آتش نه تنها به روشني نميانجامد بلكه به وهم آلودتر شدن فضا نيز ميانجامد. قابهاي متعددي در فيلم وجود دارد كه در آنها حضور آتش نيز نميتواند فضاي تاريك فيلم را تغيير دهد. در “سرزمين بهشت”، در تمام صحنهها نشانههايي از مذهب و تلاش براي رستگاري وجود دارد. جملاتي نظير “كشتن كافر، جنايت نيست”، “اين خواست خداست” و حضور افرادي مثل كشيش نميتواند تضمين كنندهي عاقبت به خيري آدمهاي فيلم سرزمين بهشت باشد. ريدلي اسكات در يكي از مصاحبههايش گفته بود كه با بيلين هم عقيده است. بنابراين ميتوان فيلم “سرزمين بهشت” را، نگاه كارگردان به مسالهي رستگاري قلمداد كرد. در واقع در اين فيلم نشان داده ميشود كه ممكن است آدم تمام دستورات مذهبي را اجرا كند و جسما زندگي ديني داشته باشد اما از درون گامي به سوي رستگاري برنداشته باشد. از نظر اسكات، درك صرفا اين دنيايي از دين كه حتا مفهوم “بهشت” را نيز تبديل به مكاني جغرافيايي ميكند نه تنها به رهايي بشريت منجر نميشود بلكه فاجعهاي همچون جنگهاي صليبي را رقم ميزند.
فيلم “سرزمين بهشت” دوديدگاه ديگر را نيز به چالش ميكشد. يكي تقدير گرايي محض و ديگري تفكري كه اعتقاد دارد بايد در تقدير دست برد تا بشر به رستگاري برسد. بيلين در جايي از فيلم در واكنش به تفكر متعصبانهاي كه ميخواهد جهت تقدير را عوض كند حمله ميكند با اين جمله كه “بذار همه چيز همانطور كه قرار است اتفاق بيفتد”، ايدهي متعصبانهاي كه آتش جنگ را ميافروزد به چالش ميكشد. فيلم “سرزمين بهشت” تحت تاثير فضاي سياسي حاكم بر هاليوود پس از يازده سپتامبر هم هست. اگرچه فيلم با استقبال مسلمانان مواجه شده است حتا عدهاي گفتهاند كه ريدلي اسكات در فيلمش بهترين تصوير را ازمسلمانان ارايه كرده است. اما تعبير يك سويه از نگاه سياسي فيلم شايد چندان درست نباشد. هرچند به نظر در فيلم تصويري انساني و كاملا مثبت از صلاح الدين ايوبي و مسلمانان نمايش داده ميشود اما نبايد از سويههاي ديگر فيلم هم گذشت. شعاري كه در فيلم مسلمانان براي جنگ استفاده ميكنند (اين خواست خداست) همان جملهاي است كه در فيلمهاي ويديويي پخش شده از گروگانگيري گروههاي وابسته به الزرقاوي و بن لادن شنيده ميشود. اگرچه ريدلي اسكات در فيلم “سرزمين بهشت” با بازآفريني داستاني در بحبوحه جنگهاي صليبي، جهان امروز را از جنگ بر حذر ميدارد اما فيلم نزديكي بيشتري را بين مسلمانان جنگهاي صليبي و مسلمانان در دنياي امروز نشان ميدهد. يعني اسكات در كنار تطهير مسلمانان در ميانههاي قرن دوازدهم، تيزهوشانه تصويري جنگ طلب از مسلمانان در دنياي امروز ارايه ميكند.
“سرزمين بهشت” در صحنهاي ديگر كاملا سياسي ميشود جايي كه بيلين خطاب به اهالي شهر اورشليم ميگويد: ما با كساني ميجنگيم كه پدرانمان اين شهر را از آنها گرفتهاند. پدران ما اين شهر را گرفتند آنها حتا به دنيا نيامده بودند، با توجه به اهميت استراتژيك شهر اورشليم در تحولات امروز خاورميانه حرفهاي بيلين بيربط به قضيه اسراييل و فلسطين نيست.خطابهي بيلين در واقع روايت ديدگاههاي اسراييلي هاست.
اماهيچكدام اين شواهد به معناي آن نيست كه فيلم “سرزمين بهشت” نگاهي منفي نسبت به مسلمانان دارد. اتفاقاحسن ريدلي اسكات در همين است كه نگاهي يكسويه ندارد، ضمن اينكه پس از يازده سپتامبر به معناي واقعي فيلمسازان تحت تاثير اين فاجعه قرار گرفتند. بنابراين خيلي غير طبيعي نيست اگر تغيير گفتمان حاكم بر سياستهاي آمريكا از “آزادي”به “امنيت و آزادي” را در فيلمي از يكي از كارگردانان مطرح هاليوود ببينيم.
شايد فيلم “گلادياتور”مورد توجه مخاطبان زيادي قرارگرفته باشد اما در كارنامه كارگرداني كه در ژانرهاي ديگر فيلمهاي برجستهاي همچون “تلماو لوييز” و “تيغ رو”را ساخته، گلادياتور فيلم فوقالعادهاي محسوب نميشود،اما اسكات در فيلم”سرزمين بهشت” دغدغههاي هنري اش را در ژانر فيلمهاي تاريخي در فيلم سرزمين بهشت پي ميگيرد كه نتيجه كار او فيلمي ميشود كه هم در گيشه موفق است وهم منتقدين از آن استقبال ميكنند.